.:: وبلاگ عمران 84 دانشگاه هرمزگان ::.

سلام سلامامروز اومدم با یه تاریخ رُند دیگه!!!امروز یکِ دوئه سه هستیعنی چی؟یعنی 03/02/01یعنی یکی دیگه از تاریخای خوشکل که سال 1403 به ما هدیه داد و حالا حالاها از این تاریخای خوب برامون دارهخب به فال نیک میگیریم شروع اردیبهشت رو که مقارن شده با این تاریخ قشنگاردیبهشت فصل قشنگیه و تو این ماه خیلی تولد داریم...با مهدی شروع میکنیم، با مصی ادامه میدیم و در ادامه شیما، منا، فرناز و سایر بچه ها به جمعمون میپیوندن.یه تبریک کلی به بچه ها و بچه های بچه ها که تو این ماه به دنیا اومدن بگیم.بچه ها... تولدتون مباررررکــــــــــ... .:: وبلاگ عمران 84 دانشگاه هرمزگان ::....ادامه مطلب

این وبلاگ متعلق به فارغ التحصیلان عمران 84 دانشگاه هرمزگان هست و تک تک بچه ها حکم مدیر رو دارند و هیچ گونه برتری برای کسی وجود نداره. وبلاگمون تا زمانی که زندگی جریان داره و حیات هست به کارش ادامه میده و امیدواریم که بزودی عکسهای بچه های بچه ها رو تو وبلاگ قرار بدم. در آینده ای نه چندان دور هدایت این وبلاگ به فرزندانمون تعلق میگیره تا اونا راهمون رو ادامه بدن.میخندید؟ حالا میبینید... (بتاریخ مهر 1388) .:: وبلاگ عمران 84 دانشگاه هرمزگان ::....ادامه مطلب

این وبلاگ متعلق به فارغ التحصیلان عمران 84 دانشگاه هرمزگان هست و تک تک بچه ها حکم مدیر رو دارند و هیچ گونه برتری برای کسی وجود نداره. وبلاگمون تا زمانی که زندگی جریان داره و حیات هست به کارش ادامه میده و امیدواریم که بزودی عکسهای بچه های بچه ها رو تو وبلاگ قرار بدم. در آینده ای نه چندان دور هدایت این وبلاگ به فرزندانمون تعلق میگیره تا اونا راهمون رو ادامه بدن.میخندید؟ حالا میبینید... (بتاریخ مهر 1388) .:: وبلاگ عمران 84 دانشگاه هرمزگان ::....ادامه مطلب

این وبلاگ متعلق به فارغ التحصیلان عمران 84 دانشگاه هرمزگان هست و تک تک بچه ها حکم مدیر رو دارند و هیچ گونه برتری برای کسی وجود نداره. وبلاگمون تا زمانی که زندگی جریان داره و حیات هست به کارش ادامه میده و امیدواریم که بزودی عکسهای بچه های بچه ها رو تو وبلاگ قرار بدم. در آینده ای نه چندان دور هدایت این وبلاگ به فرزندانمون تعلق میگیره تا اونا راهمون رو ادامه بدن.میخندید؟ حالا میبینید... (بتاریخ مهر 1388) .:: وبلاگ عمران 84 دانشگاه هرمزگان ::....ادامه مطلب

کاشکی میشد بهت بگم چقدر صداتو دوست دارمچقدر مث بچگی هام لالایی هاتو دوست دارمسادگی ها تو دوست دارم خستگی ها تو دوست دارمچادر نماز زیر لب خدا خدا تو دوست دارمکاشکی رو تاقچه ی دلت آینه و شمعدون میشدمتو دشت ابری چشات یه قطره بارون میشدمکاشکی میشد یه دشت گل برات لالایی بخونمیه آسمون نرگس و یاس تو باغ دستات بشونم روز زن و روز مادر بر همه فرشتگان زمینی مبارک خدا همه مادران رفته رو بیامرزهمادر آیدا، مادر شقایق، مادر ناهید و همه مادرانی که در قید حیات نیستن. .:: وبلاگ عمران 84 دانشگاه هرمزگان ::....ادامه مطلب

این وبلاگ متعلق به فارغ التحصیلان عمران 84 دانشگاه هرمزگان هست و تک تک بچه ها حکم مدیر رو دارند و هیچ گونه برتری برای کسی وجود نداره. وبلاگمون تا زمانی که زندگی جریان داره و حیات هست به کارش ادامه میده و امیدواریم که بزودی عکسهای بچه های بچه ها رو تو وبلاگ قرار بدم. در آینده ای نه چندان دور هدایت این وبلاگ به فرزندانمون تعلق میگیره تا اونا راهمون رو ادامه بدن.میخندید؟ حالا میبینید... (بتاریخ مهر 1388) .:: وبلاگ عمران 84 دانشگاه هرمزگان ::....ادامه مطلب

*انا لله و انا الیه راجعون*درگذشت استاد گرانقدر مهندس عبدالصالح مظاهری رو به جامعه مهندسین تسلیت میگم.ایشون از اولین اساتیدی بودن که از بدو تأسیس دانشگاه هرمزگان در رشته عمران تدریس می کردن.از جامعه مهندسین عمران کسی نیست که تا به امروز از دانشگاه هرمزگان در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل شده باشه و با استاد درس نداشته باشه.استاد مظاهری روز دوم دی ماه 1402 در بندرعباس دار فانی رو وداع گفت.بچه های هم نسل ما خیلی با مهندس مظاهری خاطره دارنزحمت همراهی تمام اردوها بر عهده ایشون بوداز اردوی معارفه میناب بگیر تا رویدر و سیاهو و شیراز و اهوازکلاسهای رسم فنی ترم دو تا روشهای اجرایی ترم های آخرهمه و همه رو با کلاسهای بانشاط استاد خوش میگذروندیمروحش شاد و یادش گرامی... .:: وبلاگ عمران 84 دانشگاه هرمزگان ::....ادامه مطلب

این وبلاگ متعلق به فارغ التحصیلان عمران 84 دانشگاه هرمزگان هست و تک تک بچه ها حکم مدیر رو دارند و هیچ گونه برتری برای کسی وجود نداره. وبلاگمون تا زمانی که زندگی جریان داره و حیات هست به کارش ادامه میده و امیدواریم که بزودی عکسهای بچه های بچه ها رو تو وبلاگ قرار بدم. در آینده ای نه چندان دور هدایت این وبلاگ به فرزندانمون تعلق میگیره تا اونا راهمون رو ادامه بدن.میخندید؟ حالا میبینید... (بتاریخ مهر 1388) .:: وبلاگ عمران 84 دانشگاه هرمزگان ::....ادامه مطلب

خب وقتی سوژه برای آپدیت کم میاری باید بری دنبال سوژه دیگهغیر از اینه؟خب بریم از اولین آبانی که داشتیم شروع کنیم ببینیم تا الآن آبانا چه خبر بوده؟آبان 86:اینجا اولین آبانی بوده که وبلاگ تجربه می کردهوبلاگ از بهمن 85 شروع به کار کرد و آبان 86، 9 ماه از عمرش رو سپری کرده بودتو این ماه 4 تا پست گذاشتیم که مربوط به میان ترم های متوالی بودما ترم چهار بودیم و همه با آسانسور کیوان عزیز رسیده بودیم به تحلیلآبان 87:این ماه 7 پست داشتاصل ماجرا پیمان بود که در جلسه دبیران انجمن های علمی به عنوان دبیر دبیران انتخاب شدبعدش هم تیم فوتبال ربایندگان جام تشکیل شد که اعضاش اینا بودنمصطفی محمودی – امین اصغری - حمید دمی زاده – سینا مقدم - مهدی فرحانی نژاد – نیما رحیمیاناین اسامی رو از تو مطالب قبل برداشتم، ولی یادمه پیمان هم دروازه بان بودتو اون بازیا 4 تا بازی سخت داشتیم که اولی 13-1 باختیم دومی 1-1 مساوی سومی 6-0 بردیم و چهارمی 2-2 مساوی شددوران خوبی بود یادش به خیرآبان 88:چهار تا پست طلایی داشتیم تو این ماهخب اون سال هشتم آبان به شدت رُند بود8/8/88از طرفی تولد امام هشتم امام رضا (ع) هم بوداین دیگه خیلی جالب و نادره و فکر نکنم تکرار بشهاز طرفی تولد خانم آگاهی هم هست؛ ولی اون موقع هنوز تبریکای وبلاگی مد نبوداما شاه خبر و سرتیتر اخبار برج هشت 88 انتشار خبر تأهل دو تا از بهترین مناهای کلاس بودکوچیکه و بزرگه!آبان 89:اینجا اوج کار بلاگ بودبچه های درس خون کنکور قبول شده بودن و ما هم شده بودیم پشت کنکوریدو تا تولد ناب داشتیمیکی مهنوش و یکی احمدیک سری هم از عکس های قدیمی از بچه هایی که خیلی تو جمع ما نبودن گذاشتم که مرورش واقعا لذت بخشههمچنین عکس برادر مرحوم منا بزرگه هم هست که واقعا با دیدنش دلم براش .:: وبلاگ عمران 84 دانشگاه هرمزگان ::....ادامه مطلب

درود و صد دروداول مهره و بوی مدرسه میادصبح که میرفتم سر کار بچه ها رو میدیدم که اغلب ماماناشون دستشونو گرفتن و دارن میرسونن مدرسهیاد خودم افتادم که اولین روز مدرسه با مامانم رفتم و نشستم سر کلاس اولامروز دقیقاً سی سال از اون روز میگذرهاول مهر سال 72 روزی بود که من وارد مدرسه شدم و بر خلاف خیلی از بچه ها اصلا گریه هم نکردمخیلی هم دوست داشتم کیف و دفتر و مداد نو بخرمالبته دفترای اون زمان همش یه شکل بودعکس یه آدم پیکسلی (من بهش میگم پیکسلی چون مربع مربع شبیه پیکسل بود) رو کشیده بود و نوشته بود تعلیم و تعلم عبادت استسه نوع 40 برگ، 60 برگ و 100 برگ بودبعد که بزرگ تر شدیم 80 برگ و 200 برگ هم بهش اضاف شد ولی اوایل من یادم نمیاد بود یا نهخلاصه اینکه بوی ماه مهر که میاد همه یاد خدا میفتن و خدا رو شکر میکننخدا رو شکر میکنن که دوران مدرسه تموم شد و راحت شدن شاید کمتر کسی از دوران مدرسه یادش باشهمخصوصا از اوایلشروز اولی که نشستیم سر کلاس دو تا پسر خوش تیپ اوردن نشوندن کنار مایکیشون سجاد حسن زاده و یکی هم مجید سالاریآخه من چرا باید اسم اینا رو یادم باشه؟خانم معلم هم اومد سر کلاسسر کار خانم پیمانی از معلمای باتجربه مدرسه بود که سال سی ام خدمتشو میگذروندخدا یارش باشه اگه در قید حیاتهبعد از ما دیگه بازنشسته شدهنوز اسم معلم کلاس اولتونو یادتونه؟چند سال پیش کلاس اول بودین؟ .:: وبلاگ عمران 84 دانشگاه هرمزگان ::....ادامه مطلب